چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۶:۳۰
عصمت حضرت زهرا (س) را چگونه ثابت کنیم

حوزه/ بخشي از آيه ۳۳ سوره احزاب كه به آيه تطهير شهرت يافته، همواره كانون توجه انديشمندان شيعه و سني بوده و بحث هاي گوناگوني برانگيخته است. همگان بر اين باورند كه ...

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، شناخت دین یکی از وظایفی است که بر عهده هر مسلمانی بوده که این راستا در شماره های گوناگون، بخش های مختلفی از مباحث دینی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.

* عصمت حضرت زهرا(سلام الله علیها)

سلام و درود خدا بر سرور زنان جهان كه تاريخ، گواه زندگي سرشار از معنويّت او است و آيه تطهير نشان عصمت او.

براي اثبات عصمت حضرت زهرا- عليها السلام- ادله ي گوناگوني به كار مي آيند كه در اين جا برخي از آن ها را مورد بررسي قرار مي دهيم:

1. آيه تطهير

بخشي از آيه 33 سوره احزاب كه به آيه تطهير شهرت يافته، همواره كانون توجه انديشمندان شيعه و سني بوده و بحث هاي گوناگوني برانگيخته است. همگان بر اين باورند كه اين آيه فضيلت والايي را براي اهل بيت به اثبات مي رساند و انديشمندان شيعه، اين فضيلت را برابر با عصمت مي دانند. بر اساس اين آيه، اراده تخلّف ناپذير خداوند بر اين تعلّق گرفته است كه هرگونه پليدي را از اهل بيت بزدايد و آنان را به طور كامل پاك و پاكيزه گرداند. چنين برداشتي از آيه با بررسي واژه هاي به كار رفته در آن، هم چون اراده، رجس، اذهاب و تطهير تأييد مي گردد و جاي ترديدي براي حق جويان باقي نمي گذارد. جاي آن نيست كه در اين نوشتار كوتاه، به تفصيل درباره چگونگي دلالت آيه بر عصمت اهل بيت سخن برانيم و عمق واژه هاي به كار رفته در آن را بكاويم. از اين رو، به بيان روايتي از پيامبر اكرم - صلي الله عليه وآله - كه در كتاب هاي اهل سنّت نقل گرديده است، بسنده مي كنيم. بر اساس اين روايت، رسول خدا - صلي الله عليه وآله -پس از قرائت آيه تطهير فرمودند:«فَأنَا وَ اهل بيتي مُطهَّروُن مِن الذنُوب»[1]; پس من و اهل بيت ام از گناه پيراسته ايم.

بي ترديد، فاطمه ي زهرا- عليها السلام- جزء اهل بيت پيامبر است و اگر در بيان فضيلت او دليل ديگري نمي داشتيم، همين آيه كافي بود كه او را در صدر زنان عالَم بنشاند. پيامبر اكرم - صلي الله عليه وآله - با شيوه هايي به يادماندني، اهل بيت را به همگان معرفي نموده و راهِ هرگونه توجيهي را بسته است. بر اساس روايات فراواني كه به حديث كساء شهرت يافته اند، رسول خدا - صلي الله عليه وآله -پارچه اي را بر روي خود و علي و فاطمه و فرزندانشان، حسن و حسين انداخته، جمله «اللّهم هؤلاء اهل بَيتي» را براي آيندگان به يادگار گذاشتند و در پاسخ به ام سلمه كه يكي از شايسته ترين همسران پيامبر بود و پيوستن به اصحاب كساء را درخواست مي نمود، فرمودند: «رحمت خدا بر تو باد. تو همواره به راه خير و رستگاري بوده اي و چه قدر من از تو راضي ام! ليكن اين فضيلت ويژه ي من و اين چند نفر است»[2].

پيامبر گرامي- صلي الله عليه وآله - براي آن كه وظيفه خويش را در تبيين آيات الهي به گونه شايسته اي به جاي آورند، به اين مقدار نيز بسنده نكرده، با به كارگيري شيوه اي فراموش نشدني و در مدت زماني نسبتاً طولاني، آن هم به صورت هر روزه، به معرفي اهل بيت پرداختند. در روايتي از ابن عباس در اين باره آمده است:

رسول خدا تا نُه ماه، روزي پنج مرتبه، هنگام فرارسيدن وقت نماز به در خانه ي علي بن ابي طالب مي آمدند و مي فرمودند: درود و رحمت و بركات خدا بر شما اهل بيت باد. خداوند اراده نموده تا هرگونه پليدي را از شما اهل بيت دور گرداند و به طور كامل و شايسته پاكتان سازد. وقت نماز است، آماده شويد. رحمت خدا بر شما باد[3].

2. روايات مربوط به عصمت اهل بيت - عليهم السلام -

علاوه بر آيه تطهير، رواياتي كه شيعه و سني از رسول خدا - صلي الله عليه وآله - گزارش نموده اند، فضايلي براي اهل بيت برمي شمرد كه جز با عصمت آنان سازگار نيست; چنان كه در حديث معروف ثقلين آمده است[4]:

انّي تارِك فيكُم الثِقلَين كِتابُ اللّه وَ عِترَتي، ما ان تَمَسّكتُم بِهِما لَن تَضلّوا ابَداً، لَن يَفتَرِقا حَتّي يَرِدا عَلي الحَوض[5];

من در ميان شما دو چيز گران بها باقي مي گذارم: كتاب خدا و عترتم. تا وقتي كه به آن دو تمسك كنيد، گم راه نخواهيد شد. هيچ گاه اين دو از يك ديگر جدا نمي شوند، تا آن گاه كه بر سر حوض (كوثر) بر من وارد گردند.

اگر اهل بيت پيامبر معصوم از گناه و خطا نبودند، پي روي از آنان همواره موجب هدايت نمي گرديد و جدايي ناپذيري آنان از قرآن، معناي روشني نمي يافت.

3. روايات مخصوص به عصمت حضرت زهرا- عليها السلام-

در اين جا نيز از روايات فراواني مي توان بهره برد، اما تنها به يكي از آن ها كه محدّثين شيعه و سنّي روايت نموده اند، بسنده مي كنيم:

ان اللّه تَبارَكَ وَ تَعالي يَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ يَرضي لِرِضاها[6];

همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناك و با رضايت او خشنود مي شود.

نكته درخور توجه در اين روايت آن است كه رضايت و نارضايتي فاطمه زهرا- عليها السلام- محور خشنودي و ناخشنودي خداوند خوانده شده است. و اين حقيقت، جز عصمت همه جانبه ي آن حضرت، تفسير ديگري برنمي تابد. خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمي گردد و هيچ گاه به گناه و سرپيچي از فرمانش رضايت نمي دهد. اگر حضرت زهرا- عليها السلام- به گناه دست مي زد و يافكر انجام آن را در سر مي پروراند، به چيزي خشنود گرديده بود كه خدا از آن خشنود نيست; در حالي كه در اين روايت، رضايت الهي پيوندي ناگسستني با خشنودي فاطمه- عليه السلام- يافته است.

اعتراف ضمني يكي از دانشمندان اهل سنت را پايان بخش اين قسمت مي سازيم. آلوسي، يكي از پرآوازه ترين مفسران اهل سنت، در تفسير آيه 42 سوره آل عمران، از يك سو حضرت مريم- عليها السلام- را معصوم از گناه شمرده، از تمامي پليدي هاي حسّي، معنوي و قلبي پاك مي داند و از سوي ديگر، بر ديدگاه كساني كه وي را سرور تمامي زنان جهان، از آغاز تا انجام مي شمارند، مي تازد و با اقامه شواهد گوناگوني چنين نتيجه مي گيرد كه اين ويژگي شايسته فاطمه زهرا- عليها السلام- است.[7] پر واضح است كه جمع ميان اين دو سخن، جز با پذيرش عصمت حضرت زهرا- عليها السلام- سازگار نيست.

پاورقی:

[1]. الدرالمنثور، ج 5، ص 199

[2]. بحارالانوار، ج 10، ص 141; هم چنين ر.ك: الدر المنثور، ج 5، ص 198

[3]. الدر المنثور، ج 5، ص 199

[4]. علاوه بر حديث ثقلين، احاديث معروفي هم چون حديث سفينه و حديث امان نيز به روشني بر مقصود دلالت مي كنند. براي آگاهي از منابع اين دو روايت و چگونگي دلالت آن ها بر عصمت اهل بيت، ر.ك: پژوهشي در عصمت معصومان، ص 328ـ325

[5]. برخي از منابع اهل سنت كه با عبارت كم و بيش متفاوت اين حديث را نقل نموده اند، عبارت اند از:

مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 366; سنن بيهقي، ج 2، ص 148; كنز العمال، ج 1، ص 189ـ185; المستدرك علي الصحيحين، ج 3، ص 118; خصائص اميرالمؤمنين، ص 21; تاريخ بغداد، ج 8، ص 442; صحيح مسلم، ج 5، ص 26 (كتاب فضائل الصحابة); الدر المنثور، ج 6، ص 7 (ذيل آيه ي مودّت); و سنن ترمذي، ج 5، ص 662 (كتاب المناقب)

[6]. كنزالعمال، ج 12، ص 111; هم چنين، ر.ك: المستدرك، ج 3، ص 167; الصواعق المحرقه، ص 175; مجمع الزوائد، ج 9، ص 203; ذخاير العقبي، ص 39; الاصابة، ج 4، ص 378; اسد الغابة، ج 6، ص 224; و ميزان الاعتدال، ج 3، ص 206

[7]. روح المعاني، ج 3، ص 137

* نویسنده: مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه

* منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha